گزينش پيام
فرض کنید شما کتابدار هستید و پشت ميز مرجع نشستهايد، مراجعه كنندهاي از شما ميپرسد: «فرهنگ فارسي محمد معين كجاست؟». اين پرسش سادهاي است كه در پاسخگويي به آن به مهارت حرفهاي نيازي نيست. جز در مواردي كه درخواست كننده نياز واقعي خود را پنهان ميدارد و يا هنگامي كه «فرهنگ فارسي معين» در كتابخانه وجود ندارد، پاسخگويي به اين گونه پرسش ها به مذاكره بين شما و درخواست كننده نياز ندارد و ميتوانيد پس از دريافت پرسش به او پاسخ دهيد. مثلاً بگوييد: «فرهنگ فارسي معين در قفسة سوم، طرف دست چپ قرار دارد».
در بخش مرجع، مراجعه كننده و كتابدار هر دو سؤال كننده هستند. استفاده كننده براي دستيابي به اطلاعاتي كه نياز دارد و كتابدار براي پي بردن به نياز واقعي وي از يكديگر سؤال ميكنند. بنابراين براي پرهيز از ابهام ضرورت دارد كه براي سؤالات هر يك از اين دو، واژة متمايزي به كار برده ميشود. در سراسر اين متن سؤال مرجع را «پرسش» و سؤال كتابدار را «سؤال» ميناميم.
محتواي پرسش
اگر پرسش، «فرهنگ فارسي معين كجاست؟» را مورد توجه قرار دهيم در مييابيم كه اين پرسش از دو جزء تشكيل شده است: يك جزء بيانگر موضوع اطلاع فرهنگ فارسي معين - و جزء ديگر بيانگر نوع اطلاع مورد نياز دربارة موضوع - كجاست؟ يعني محل قرار داشتن آن ماده در كتابخانه ميباشد.
بررسي صدها پرسش رسيده به كتابخانهها نشان ميدهد كه هر پرسش حداقل شامل دو جزء است. موضوع پرسش كه آن را «داده» ميناميم و تعيين هويت يا نوع اطلاع مورد نياز دربارة موضوع كه آن را «خواسته» ميخوانيم. مورد زير نمونهاي از پرسشهايي است كه نشاني استادي را كه پيشتر در دانشگاه شيراز تدريس ميكرد ميخواهم. متأسفانه نميدانم او فعلاً در كجا تدريس ميكند. خيال ميكنم در يكي از دانشگاههاي شهر تهران شاغل باشد. نام اين استاد دكتر حسن كريمي و متخصص در رشتة زبان و ادبيات فارسي است.
ممكن است در نگاه اول اين پرسش پيچيدهتر از آن به نظر آيد كه بتوان آن را به دو جزء اساسي تقليل داد. اما ميتوان يك «داده» و يك «خواسته» در آن مشخص ساخت. دكتر حسن كريمي موضوع يا دادة اين پرسش است؛ در عين حال مراجعه كننده اطلاعات كمكي ديگري علاوه بر نام وي عرضه داشته است - استاد زبان و ادبيات فارسي و اين كه قبلاً در دانشگاه شيراز شاغل بوده است. داده و خواسته اصلي ترين اطلاعاتي است كه مراجعه كننده در اختيار كتابدار قرار ميدهد. ممكن است اطلاعات حاشيهاي نيز در پرسش وجود داشته باشد، ولي بدون وجود دو جزء اصلي، اين اطلاعات غيرمفيد است.
تعيين جزء خواسته شدة اين پرسش كار سادهاي است. مراجعه كننده نشاني فعلي دكتر حسن كريمي را ميخواهد. بدين ترتيب، اين پرسش ظاهراً پيچيده ميتواند به دو جزء سادة (1) نشاني و (2) حسن كريمي تجزيه گردد. سواي ميزان پيچيدگي، هر پرسشي را ميتوان به اين شكل تجزيه كرد.
گاه ممكن است به دليل گنجانيده شدن دو پرسش مجزا در يك پرسش، تجزية آن به دو جزء واحد داده و خواسته دشوار باشد. به عنوان مثال، پرسش زير از دو پرسش متفاوت تشكيل شده است:
طول عمر گنجشك چقدر است و لانة آن چه شكلي دارد؟
در اين پرسش، نخستين داده گنجشك و اولين خواسته طول عمر گنجشك است. دومين داده نيز گنجشك است، اما دومين خواسته تصويري از لانة گنجشك ميباشد.
استفاده از پيام در مراحل تصميمگيري
داده و خواسته رسانندة پيام و يا بيانگر اصليترين اطلاع موجود در پرسش است. همانگونه كه در مثال قبلي آمد، اطلاعات كمكي نيز ممكن است در پيام وجود داشته باشد ولي بدون اصليترين اطلاع، اطلاعات كمكي فاقد ارزش است. فراگيري تفكيك پيام موجود در هر پرسش، از چند جهت به پاسخگويي درست كمك ميكند:
1. كتابدار را در تعيين پرسشهايي كه قبل از جستجوي پاسخ به مذاكره نياز دارد ياري ميكند.
2. كتابدار را در گزينش انواع منابع مرجعي كه بايد مورد مراجعه قرار گيرد ياري ميدهد.
3. كتابدار را در تعيين شناسه يا نماية مورد جستجوي متني كه پاسخ در آن است ياري ميرساند.
چنانچه در تجزية پرسش متوجه شديد كه داده يا خواسته روشن نيست و يا يكي يا هر دو مورد در آن وجود ندارد، اين امر نشاني است بر اين كه قبل از آغاز جستجوي پاسخ، مذاكره ضروري است. از آن جا كه اشتباه در مرحلة گزينش پيام موجب اشتباههاي پياپي در مراحل بعدي پاسخگويي ميشود، ضروري است كه قبل از شروع پاسخگويي، داده و خواستة پيام كاملاً روشن باشد. بعلاوه، بعضي دادهها و خواستهها حاكي از آن است كه احتمال دارد پرسش واقعي توسط مراجع عنوان نشده باشد. اين جنبه از نارسايي پيام موجود در پرسش، در بخشي كه تحت عنوان «مذاكره» آمده است بيشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
از آن جا كه كتابهاي مرجع را بكلي ميتوان برحسب دادهها و خواستهها گروهبندي كرد، داده و خواسته ميتواند كتابدار را در تعيين انواع كتاب هاي مرجعي كه احتمالاً يافتن پاسخ در آنها وجود دارد ياري كنند (بحث اين نكته، بعداً در اين بخش با جزئيات بيشتر شرح داده خواهد شد). هنگامي كه عنوان مشخصي براي پاسخگويي برگزيده شد، اين احتمال وجود دارد كه از داده به عنوان مدخل يا شناسه براي جستجوي عنوان موردنظر استفاده كرد.
بدين ترتيب، گزينش پيام به خودي خود پايان كار و هدف نيست، بلكه يكي از مراحل جريان كامل پاسخگويي به پرسش است. گزينش داده و خواسته تمرين ذهني مهمي است كه چون كتابدار در كار پاسخگويي به پرسشهاي مرجع تجزيه بيندوزد، امري دروني و خودكار خواهد شد.
تمرين 1. گزينش داده و خواستة هر پرسش
داده و خواستة هر يك از پرسشهاي زير را تعيين كنيد:
پرسش داده خواسته
مثال: آيا فهرست انتشارات اميركبير را داريد ؟
اميركبير فهرست انتشارات
1. نشاني مركز خدمات كتابداري كجاست؟
2. معني رايانه چيست؟
3. تيراژ مجلة ماشين چند نسخه است؟
4. كجا ميتوانم عكسي از چهل ستون پيدا كنم؟
5. انجمن كتابداران ايران در چه سالي تأسيس شد؟
6. مخترع ماشين بخار كيست؟
7. سبزي جعفري چه مقدار ويتامين ث دارد؟
8. ميتوانيد كتاب مناسبي دربارة پرورش گل رز معرفي كنيد؟
جوابها در پايان بخش 5 داده شده است.
توصيفگرهاي پيام
چون دادة پرسش را براساس واژهها و كلمههاي به كار برده شده در هر پرسش برميگزينيم، لذا، به تعداد پرسشهايي كه مراجعان طرح ميكنند داده خواسته خواهيم داشت. به عنوان مثال در پرسشهاي نشاني حسن كريمي چيست؟ نشاني عليمحمد كاردان چيست، و نشاني دكتر محمدجعفر شهيد چيست؟ سه دادة متفاوت وجود دارد. داده در هر سه پرسش نام «شخص» است به همين سان، در پرسشهاي «مخترع لامپ كيست؟» و «نام كامل رئيس مرآز اسناد و مدارك علمي وزارت و آموزش عالي چيست؟» نوع مشابهي خواسته ميتوان يافت. در اين دو مورد نيز نام شخص مورد نياز است. به طور كلي، بيشترين دادهها و خواستهها را ميتوان برحسب تعداد محدودي عنوان كه توصيفگر ناميده ميشود طبقهبندي كرد. سياههاي از اين توصيفگرها در جدول شمارة 1-2 عرضه شده است.
جدول 1-2
سياهة توصيفگرهاي داده و خواسته
داده | خواسته |
نشانههاي اختصاري | تاريخ |
سازمان (با نام مشخص) | تصوير |
شخص (با نام مشخص) | اطلاعات عددي |
محل (با نام مشخص) | خواص (با اندازة مشخص مانند، وزن حجمي) |
اصطلاح يا موضوع (غيرازموارد فوق) | |
نشرية خاص | آمار (متضمن شمارش و محاسبه) |
| سازمان |
| شخص |
| نشاني يا محل |
| انتشارات |
| كتابشناسي |
| محل دستيابي به مدرك |
| وارسي و تكميل اطلاعات كتابشناختي |
| اطلاعاتي كه از متنها به دست ميآيد |
| تعريف نماد |
| توصيه |
| اطلاعات كلي يا زمينهاي |
با استفاده از اين جداول ميتوانيم پرسشهايي نظير «فرهنگ معين كجاست؟» و «آدرس دكتر محمد جعفر شهيدي چيست؟» را به توصيفگرهاي عموميتر تبديل كنيم. توصيفگر داده شده، براي پرسش «فرهنگ معين كجاست؟»، «متن منتشر شدة بخصوصي است» و توصيفگر خواسته شدة مناسب «نشاني يا محل» آن است. در پرسش نشاني عليمحمد كاردان چيست؟ نيز نام داده شده، يعني عليمحمد كاردان ميتواند به توصيفگر داده شده كه عبارت از «شخص» است، تبديل گردد. در اين مثال نيز توصيفگر خواسته شده «نشاني يا محل» است.
از طريق گروهبندي دادهها و خواستهها زير توصيفگرهاي كلي، ميتوانيم درخواستهاي مشابه را در گروه واحدي قرار دهيم و در بيشتر موارد، روش مشابهي براي پاسخگويي به آنها در پيش گيريم. اين كاري است كه بسياري از كتابداران مرجع به گونهاي ذهني انجام ميدهند. آنان كتابهيا مرجعي را كه پاسخ موردنظر احتمالاً در آنهاست به گروههايي كلي مانند «فرهنگها» يا «دايرهالمعارفها» دستهبندي ميكنند. روشن است كه گزينش گروهي مناسب از منابعي كه احتمالاً حاوي پاسخهاي مورد نياز است، از طريق آشنايي با انواع اطلاعات داده شده و خواسته شده موجود در آن منابع ميسر خواهد بود.
بدين ترتيب، تهية پاسخ مناسب هر پرسش عبارت خواهد بود از تطبيق پيام پرسش با اطلاعاتي كه احتمالاً در انواع خاصي از كتابهاي مرجع موجود است. اين نكتهاي است كه در بخش سوم مورد بحث قرار خواهد گرفت.
دادهها و خواستهها
تعاريف مختصر توصيفگرهاي داده و خواسته شده و مثالهايي از كاربرد آنها:
الف: دادهها
1. نشانههاي اختصاري: هنگامي آنها را به كار بريد كه علائم اختصاري يا نمادي داده ميشود.
2. سازمان: با نام مشخص، هنگامي آن را به كار بريد كه نام شركت، مؤسسة دولتي، كتابخانه، آموزشگاه يا ساير سازمانها داده ميشود.
مثال: سازمان برنامه و بودجه در كجاي تهران قرار دارد؟
3. شخص: با نام مشخص، هنگامي آن را به كار بريد كه نام شخص ذكر ميشود.
مثال: آيهالله كاشاني در چه سالي به دنيا آمد؟
4. مكان: با نام مشخص، هنگامي آن را به كار بريد كه نام مكاني مشخص ميآيد.
5. اصطلاح يا موضوع: هنگامي آن را به كار بريد كه اطلاعاتي دربارة يك كلمه يا موضوع خواستهاند و آن كلمه يا موضوع زير ديگر توصيفگرهاي اين سياهه نميآيد.
مثال: به اطلاعاتي تاريخي دربارة شعر نو نياز دارم.
6. نشرية خاص: هنگامي آن را به كار بريد كه عنوان كتابي، مجلهاي، گزارشي، پايان نامهاي مشخص يا ساير انواع انتشارات به طور كامل يا ناقص داده ميشود.
مثال: آيا مجلة فرهنگ نو را در مجموعه داريد؟
ب: خواستهها
7. تاريخ: هنگامي آن را به كار بريد كه تاريخ و يا دورة مشخصي خواسته ميشود.
مثال: انقلاب صنعتي در چه دورهاي (قرني) رخ داد؟
8. تصویر: هنگامي آن را به كار بريد كه عكس، نقشه، يا نوع تصوير ديگري خواسته ميشود.
مثال: آيا عكسي از مظفرالدين شاه داريد؟
مثال: آيا نقشة شهر همدان را داريد؟
9. اطلاعات عددي (براي اين مورد دو توصيفگر موجود است)
9-1، اندازه: فاصله هوايي بين تهران، بندرعباس چقدر است؟
9-2، شمارش: چند دانشجو در سال 1366 در دانشگاه اهواز ثبت نام كردند؟
10. سازمان: هنگامي آن را به كار بريد كه نام شركتي، مؤسسهاي دولتي، كتابخانهاي، دانشگاهي يا ساير سازمانهاي درخواست ميشود.
مثال: شركت ايران خودرو وابسته به كدام وزارتخانه است؟
11. شخص: هنگامي آن را به كار بريد كه نام شخصي را ميخواهند.
مثال: مخترع ماشين خياطي چه كسي است؟
12. نشاني يا محل: هنگامي آن را به كار بريد كه نشاني يا محلي را ميخواهند.
مثال: نشاني دانشگاه شهيد بهشتي چيست؟
مثال: مقبرة دانيال نبي در كجا قرار دارد؟
13. انتشارات: سه توصيفگر در اين مورد به كار برده ميشود:
13-1، كتابشناسي: هنگامي آن را به كار بريد كه تنها سياههاي از نوشتهها خواسته ميشود.
مثال: به سياهة كتابهايي كه در موضوع سوادآموزي تأليف شده است نياز دارم.
13-2، محل دستيابي به سند: هنگامي آن را به كار بريد كه محل دستيابي به سندي يا عنوان خاص، در كتابخانههاي محل يا ديگر كتابخانهها، نياز است.
مثال: مجلة نامة علوم اجتماعي كه در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي چاپ ميشد، در كدام كتابخانه وجود دارد؟
13-3، وارسي و تكميل اطلاعات كتابشناختي: هنگامي آن را به كار بريد كه تمام يا قسمتي از اطلاعات كتابشناختي يك اثر درخواست ميشود.
مثال: ناشر، محل انتشار و تاريخ انتشار كتاب زمينة روانشناسي را كه آقاي دكتر نقي براهني ترجمه و ويراستاري آن را برعهده داشته است لازم دارم.
14. اطلاعاتي كه از متنها به دست ميآيد. سه توصيفگر در اين مورد به كار برده ميشود.
14-1، تعريف نماد: هنگامي آن را به كار بريد كه تعريف واژهها يا اصطلاحها خواسته شده و يا اطلاعاتي دربارة هويت نماددي مورد نياز است.
مثال: علامت اختصاري «صص» به چه معني است؟
مثال: تعريف نظريه در علوم اجتماعي چيست؟
14-2، توصيه: هنگامي آن را به كار بريد كه بررسي يا نقد كتاب، فيلم و
. را ميخواهند.
مثال: به كتاب مناسبي دربارة پرندگان كه مناسب نوجوانان باشد نياز دارم.
14-3، اطلاعات كلي يا زمينهاي: هنگامي آن را به كار بريد كه پاسخ درخواستي نوشته يا خلاصهاي از يك نوشته است و يا هنگامي كه به اطلاعات مقدماتي يا زمينهاي دربارة موضوعي خاص نياز است.
مثال: به مقالهها و كتابهايي دربارة تاريخ شهر شيراز نياز دارم، ميخواهم براساس آنها مقالهاي براي روزنامة ديواري مدرسه بنويسم.
تمرينهاي زير شما را با سياههاي از توصيفگرهاي داده و خواسته شده آشنا ميسازد.
تمرين 2. براي هر پرسش، از سياهة توصيفگرها، توصيفگري داده و خواسته شده انتخاب كنيد.
پرسش داده خواسته
مثال: وزن يك گورخر بالغ چقدر است؟ اصطلاح- موضوع اطلاع عددي اندازه
1. كدام سازمان از سرنام اختصاري IRIBاستفاده ميكند؟
2. مساحت درياچة رضائيه چندمترمربع است؟
3.كمالالملك در چه سالي به دنياآمد؟
4. مركز مدارك علمي وزارتفرهنگ و آموزش عالي چه وظايفي دارد؟
5. نشاني دفتر مجلة علمي كشاورزي دانشگاه شهيد چمران چيست؟
6. به چند اطلاع كـــتابشناختي نيازدارم كه براساس آنها مقالهاي دربارةحقوق زن بنويسم?
7. كدام كتابخانه شمارة سوم از سال چهارم مجلة نشر دانش را در مجموعة خود دارد؟
پاسخ پرسشهاي تمرين 1
پرسش | داده | خواسته |
1 | مركز خدمات كتابداري | نشاني |
2 | رايانه | معني |
3 | مجلة ماشين | تعداد نسخههاي هر شماره |
4 | چهل ستون | عكس |
5 | انجمن كتابداران ايران | تاريخ تأسيس |
6 | ماشين بخار | شخص، مخترع |
7 | سبزي جعفري | مقدار ويتامين ث |
8 | گل رز | توصية كتاب مناسب |
پاسخ پرسشهاي تمرين 2
درخواست | داده | خواسته |
1 | نشانة اختصاري | سازمان |
2 | مكان | اطلاعات عددي، اندازه |
3 | شخص | تاريخ |
4 | سازمان | سابقه، زمينه |
5 | نشريه | نشاني |
6 | موضوع | كتابشناسي |
7 | نشانة اختصاري | تعريف، معني |
8 | نشرية خاص | محل دستيابي |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر